سردار شهيد اصفهاني در سال 1328 در روستاي رمنت بابل ديده به جهان گشود. ايشان فرزند ارشد خانواده بوده و مقاطع ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت گذراند. ولي به علت وضعيت بد و نا مناسب مدارس درسال اول دبيرستان از ادامه تحصيل سرباز زدند. ايشان درمبارزات سياسي قبل از انقلاب درمحله پيرعلم بابل نقش بسيار بارز و فعالي داشتند.
سردار شهيد اصفهاني در سال 1345 ازدواج كردند كه ثمره اين ازدواج پنج فرزند بوده است.
اين شهيد بزرگوار به مدت يكسال هم معاون دادستان دادگاه انقلاب بابل بودند. ايشان همچنين درمناطق جنگي زحمات بسياري كشيدند و مسوليت هايي هم داشتند كه از جمله آنها مي توان از مسوليت گروه تداركات و فرماندهي گردان نام برد. سردار شهيد در تاريخ 1361/01/06 در منطقه كرخه به درجه رفيع شهادت نايل آمدند و فرزند برومند شهیدش یوسف اصفهانی درتاریخ 1365/11/9 در عملیات کربلای5 منطقه شلمچه نیز به خیل شهدا پیوست.

فرازی از وصیتنامه سردار شهید رحمت الله اصفهانی :
به عشق شهادت یا پیروزی کامل اسلام از پدر و مادر و همسر و 5 فرزند، خداحافظی کرده و به جبهه جنگ اعزام شدم و خدا این بار این لیاقت را به من عطاء کرده و شهادت که همان سعادت ابدی است نصیب من فرموده. عزیزان من! شما منتظر وصیت من هستید و من وصیتی ندارم جز آنکه شما را به مقاومت و پایداری در این جنگ درازمدت و طولانی، سفارش می کنم. چون این جنگ واقعاً مقدس است و شما را به خون شهیدان سوگند، نگذارید این جنگ به سازش کشیده شود.
هرگز تا خون در بدن دارید، امام را تنها نگذارید  که او ثارالله است و همیشه سر نماز او را دعا کنید و سعی کنید همیشه با روحانیت مبارز و آگاه در خط امام همراه باشید و ستم کاران جهان باید بدانند تا زمانی که یک مسلمان روی زمین زنده است، مبارزه است...
وصیت دیگر به شما همکاران یعنی بازاریان محترم و شما اعضای محترم انجمن اسلامی؛ بازاریان! در این رابطه مسوولیت سنگینی دارید؛ بدانید عده ای هستند ضد انقلاب و ضد خط امام، همه شما را پیش مردم بدبین می کنند...
******
قبل از عملیات فتح المبین ، رزمنده ای از جبهه می آید مرخصی. به محض رسیدن ، بابت فروختن منزلی که در آن زندگی میکنه ، با خانمش مشورت میکنه و درخواست اجازه فروش داره که این مبلغ فوق را هدیه کنیم به جبهه. خانم قبول نکرد. بعد از یک هفته، خانم می بینه  شوهر ناراحته . به شوهر میگه : بخاطر نفروختن منزل ناراحت هستی؟ شوهر میگه : خیلی دلم میخواست این گذشت را داشته باشیم .
به هر حال خانم راضی می شود، و پول خونه هدیه میشه برای جبهه حق علیه باطل. شوهر بخاطر اسکان خانوداه مجبور شد یه خونه استیجاری تهیه کنه ، تا خانواده سرپناهی داشته باشند. از آقای حبیب نیا درخواست می کنه تا خونه نیمه کاره اش را به او اجاره دهد.
آقای حبیب نیا در جواب میگه :
یک طبقه را آماده کردم که خانواده ام اسکان دارند و طبقه بعدی ، درب و پنجره نداره . در نهایت خونه اجاره میشه، بدون درب و پنجره. شوهر با نایلون زدن روی پنجره ها ، خانواده را اسکان و خودش میره برای عملیات فتح المبین و بعنوان فرمانده گردان در عملیات فتح المبین به آروزی دیرینه اش که همان شهادت بود رسید و پسرش آقا یوسف که طلبه بود هم در عملیات کربلای ۵ جان خودش را تقدیم اسلام می کنه.
سردار شهید رحمت الله اصفهانی ، دقیقا طبق دستور قرآن عمل کرد. چون خداوند منان در سوره توبه ، آیه ۲۰ فرمودند: هر کسی مال خودش و جان خودش رو برای من هدیه کنه ، این شخص در دو دنیا عزیز است . اگه بخواهیم نتیجه گیری کنیم باید بدونیم که مقام این شهید نزد خدایش خیلی بالاست، درواقع یک پله از کلام خدا هم بالاتر رفت. مالش، جانش و پسرش .
راوی دفاع مقدس راهیان نور حاج علی محسن پور